نیا باران زمین جای قشنگی نیست ؛ من از جنس زمینم خوب میدانم ، که : دریا، جاده ی تو ؛ ماهی بیچاره را در تور ماهیگیر گم کرد ... نیا باران زمین جای قشنگی نیست ؛ من از جنس زمینم خوب میدانم ، که : گل در عقد زنبور است ، اما یک طرف سودای بلبل ؛ یک طرف بال و پر پروانه را هم دوست میدارد ... نیا باران زمین جای قشنگی نیست ؛ من از جنس زمینم، خوب میدانم ، که : اینجا جمعه بازار است و دیدم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه میدادند ... نیا باران زمین جای قشنگی نیست ؛ من از جنس زمینم خوب میدانم : در اینجا قدر مردم را به جو اندازه میگیرند ... نیا باران پشیمان میشوی از آمدن ؛ زمین جای قشنگی نیست ؛ در ناودان ها گیر خواهی کرد ... نیا باران در اینجا قدر نشناسند مردم ؛ در اینجا شعر حافظ را به فال کولیان در به در اندازه میگیرند ... نیا باران ... |
About
ما چه دیر می فهمیم که زندگی همان روزهایی بود که زود سپری شدنشان را ارزو میکردیم....
فروردين 1394 دی 1393 تير 1393 فروردين 1393 بهمن 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 AuthorsLinks
تنهایی
SpecificLinkDump
ساختن وبلاگ
کاربران آنلاین: بازدیدها :
دریافت كد ساعت |